ساراسارا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

نی نی سارا

سارام 9ماهه شد

سلام عزیزان! مرسی که به وبلاگ سارا سرمیزنین و ببخشید که از من خبری نبوده آخه سارا بزرگتر شده و فضوله بیدار باشه نمیتونم بیام پای سیستم وقتیم میخوابه خودمم از خستگی خوابم میبره جمعه 3شهریور91 سارا گلیمون 9ماهه شد همچنین عروسی دخترخالمم بود خیلی خوش گذشت جاتون خالی. دخمل مامانی الان خوابه منم اومدم براتون یادداشت بذارم سارا الان 4دندون داره یکیش تو8 ماه و23روزگیت درومد یکی دیگشم9ماهگیش درومد.دخترم بابای بلد شده بش میگم مامانیو بوس کن دهن کوچولوشو باز میکنه و زبونشو بهم میزنه.دستشو به پشتی میگیره وبلند میشه. ...
8 شهريور 1391

بلند شدن سارا گلی

سلام عزیزان! سارا خانومم دیگه خودش بلند میشه رو مبل میشینم 4دستو پا میکنه  و میگه  ماما همونطور میاد طرفم دستای کوچولوشو میذاره رو مبل و پا میشه از دست دخمل هیچ کاری نمیتونم انجام بدم میرم تو آشپزخونه میبینم تق تق دستاش میاد برم تو اتاق  یه ثانیه بعد پشت سرمه الهی هر روز تو دل بروتر میشه من که عاشق دخملمم خدارو هم به خاطر دادن همچین گلی شکر میکنم .  مرسی که به وبلاگ سارا سر میزنینو نظر میدین همتونو دوست دارم شبتون خوش. ...
14 مرداد 1391

سارا فضوله

سلام! دخمل مامانی که فضول باشی به تمام و کمالی میباشن صبا بعد کلی شیطونی و بالا رفتن از تخت و متکاهایی که دورو برت گذاشتم تا نیوفتی با دستای کوچولوت مامانیو بیدار میکنی اگه بیدار نشم جیغ میزنی  بعد عوض شدنت بت صبونه میدمو بات بازی میکنم ای جونننننن قبل از ظهر دخترم یکم میخوابه مثلا اینطوری                باز بیدار میشه باش ناهار میخورم یکم باش بازی میکنم تا خسته بشه بریم بخوابیم بعد خواب یا میبرمش پارک یا خونه داییش یا مثه امروز تو خونه میمونیمو باهم بازی میکنیم امروز میرفتم پشت دیوار یا صندلی بادیش قایم میشدم ...
9 مرداد 1391

8ماهگیت مبارک ماه مامان

سلام! دخمل مامان ،8ماه پیش بدنیا اومدی   ولی انگار از اول عمرم با منی این روزا خیلی فضول شدی از سروکولم بالا میری دوسه روز که   4دستوپا میری        یه گل کنار سالن خودتو بش میرسونیو  یه برگشو میکنی واویلا یه روز میبینم داری برگ گلو میخورییییییییی از دست تو فضول چیکار کنم من. دیگه دست میزنی   قربون اون دستات برم که صدا میکنه . بعدظهرم بردمت پارک ولی زود اومدیم خونه.                   مرسی که به ما سرزدین شب خوش   ...
3 مرداد 1391

سارام مریضه

سلام! دخمل مامان چند روز که مریض شده فک کنم باز دندون درمیاره.راستی سارا جونم دیگه کم کم میخواد بگه مامان آخه فعلا میگه ماما امروز داشت فضولی میکرد جعبه دستمال کاغذیو برداشته بود از دستش گرفتم گریه کردو گفت ماما ای جون مامان.از 5شنبه دهن سارا برفک زده بردمش دکتر قطره داد الان یکم بهتره ولی خوبه خوب نشده ...
2 مرداد 1391

رفتیم حرم امام رضا

سلام به دوستان عزیزم! ان شاا... نماز روزه هاتون قبول باشه دیشب که شب دوم ماه رمضون بود با بابایی رفتیم حرم جاتون خالی چه صفایی داشت سارا جونمم طبق معمول چشمش دنبال بچه ها بود بعد زیارت رفتیم سقاخونه حرم آب بخوریم بابایی بت آب میداد یه خانم و آقایی از دور داشتن قربون صدقت میرفتن      موقع رفتن اومدن جلومونو گرفتن حاجاقا بهم گفت  صبر کن کجا میبریش اومد با دخملی یکم بازی کرد و بوسیدتش ورفتن. امروزم دخملو بردمش حموم الانم لالایه.دووووووووووووست دارم عزیزکم  ...
2 مرداد 1391

خبرررررررررررررررررررر

سلام! 5شنبه هفته قبل که 7ماه و 25 روزت بود نصف شب دیدم بیدار شدی و نشستی و با دستای کوچولوت بهم میزدی بعد چند دقیقه بزور خوابوندمت بعد با خودم گفتم نکنه سارا گریه کرده و من نشوندمش یهو دیدم نشستی بلههههههه دخمل خودش نصف شب یاد گرفته و نشسته الهی دورت بگردم ان شاا... راه رفتنتو ببینم فقط تورو خدا نصف شب باز راه نری . ...
31 تير 1391

بدون عنوان

سلام! امروز باباجون مواظبت بود من رفتم استخر ارمغان خیلی خوش گذشت اولین بار بود ازت این قدر دور بودم(5 ساعت) ولی دلم برات خیلی تنگ شد الانم لالایی شب بخیر بوسسسسسس عزیزم
5 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی سارا می باشد