قربون قلب مهربونت برم
سلام!
امشب دخترم بهونه میگرفت نمیدونستم چشه بغلش میکردمراهش میبردم ساکت میشد تا
میشستم گریه میکرد اول فک کردم دردی داره بعد ولی فهمیدم دردش تنهایی بردمش جلو کمد
اسباب بازیاش درشو باز کردم گفتم هر کدومو دوست داری بردار دستشو دراز کرد منم عروسکشو
دادم دستش ای جون چنان بغلش کردو خندید که با خودم گفتم کاش زودتر عروسکو
میدادمش.تازه میخواستم بخوابونمش نمیذاشت عروسکو ازش جدا کنم همونجور که عروسکه بغلش
بود شیر خوردو خوابید ازش عکس گرفتم تو ادامه مطلب میتونین ببینین.
قربون قلب مهربونت بشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی