ساراسارا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

نی نی سارا

نشستن سارا کوچولوم

سلام! دخمل مامان تازگیا یکم می تونه بشینه البته بدون کمک   امروز ازت چندتا عکس گرفتم برات میذارم تو وبلاگت تا هر وقت خانوم شدی نگاه کنیو   ببینی چقدر کوچولو بودی که با یکم نشستنت مامانیو خوشحال کردی   دخملم دوست دارم قربون چشمای سیاهت برمممممم.             قربوووووووووووون نگاه با تعجب دخملم برم   ...
16 ارديبهشت 1391

اولین سلمونی سارا جونم

سلام به دوستانی که از وبلاگ سارا جون دیدن میکنن!   امروز با باباجون تصمیم گرفتیم سرتو اصلاح کنیم در واقع کچلت   کردیم .... سلام به دوستانی که از وبلاگ سارا جون دیدن میکنن!   امروز با باباجون تصمیم گرفتیم   سرتو اصلاح کنیم در واقع کچلت   کنیم فک میکردم گریه کنی ولی جون  مامانی اصلا گریه نکردی    فقط سرتو هی تکون میدادی بعدش بردمت حموم       الانم که لالایی      چنتا عکس ازت گرفتم اینام عکسات         &n...
12 ارديبهشت 1391

آخ جون دخملم داره بزرگ میشه

 سلام !   الان که دارم این یادداشتو براتون میذارم سارا جون تو روروکشه داره میاد طرفه من        باباجون هم سرکار ما دو تا تنهاییم! دیروز که ٥ماه و یه هفته داشتی برا اولین بار تو روروکت رو فرش راه رفتی البته برا   باباجون راه رفتی(ای دخمل بابایی)بابا جون هم ذوق زده شد منو صدا زد   تا بیام اولین راه رفتن سارا کوچولومونو ببینم   سارا گوگوری دوست دارم ...
12 ارديبهشت 1391

واسه دوستام

سلام به دوستای عزیز هم دانشگاهیو هم خوابگاهیم. ممنون از اینکه تو این مدت از وبلاگ سارا جون دیدن  و با نظراتتون پربارترش کردین.خاله پری جون،عطیه جون،مهدیه جون،سمیرا جون،زهرا جون وهمه دوستان سارا کوچولو منتظر نظراتتون هست دلم واسه همتون تنگ شده. ...
29 فروردين 1391

غذا خوردن سارا کوچولو

امروز تصمیم گرفتم برا سارا کوچولوم فرنی درست کنم آخه چند روز پیش بردمش مرکز بهداشت گفتن وزنش یه کم بیشتر باشه بهتره، امروز تصمیم گرفتم برا سارا کوچولوم فرنی درست کنم آخه چند روز پیش  بردمش  مرکز بهداشت گفتن وزنش یه کم بیشتر باشه بهتره، ولی میتونی یواش یواش                       غذا بهش بدی. اول یه قاشق فرنی بهت دادم ولی جیغ میزدیو دستتو دراز میکردی     که   ظرفشو بهت بدم منم ظرفو اوردم جلو تو هم دستای کچولوتو زدی توش.   اینم عکساش....    ...
26 فروردين 1391

بوی فضولی دخترم میاد

دیروز هم مثه همیشه با سرو صدای دخملم از خواب بیدار شدم دیروز هم مثه همیشه با سرو صدای دخملم از خواب بیدار شدم برای اینکه صبحانرو آماده کنم گذاشتمت تو اتاقت تا سرگرم باشی بعد از چند دقیقه صدای غرغرت میومد اومدم ازت سربزنم دیدم خودتو به شکم انداختی چون نمیتونستی حرکت کنی غرغر میکردی آره سارا جونم برا اولین بار خودشو به شکم انداخته بود. وااااااااااااای کم کم فضولیات میخواد شروع شه وروجک مامان ...
25 فروردين 1391

واکسن 4ماهگی دخملم

سلام به دوستان عیدتون مبارک اومدم تا براتون اولین یادداشت سال٩١ بذارم الان سارا جونم داره شیر میخوره بعضی وقتاهم یه نگاه به صفحه ی لپ تاپ میندازه ببینه چه خبره کم کم بابا جون هم باید برسه دو روز پیش تنهایی بردمش واکسن٤ ماهگیه دخملمو زدم طفلی زیاد گریه نکرد تا بغلش کردم ساکت شد.جیگر تا دیشب ی کم تب داشت ولی خدارو شکر الان حالش خوبه. دوست داریم جیگرررررررررررر ...
7 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی سارا می باشد