و این هم سارا جون ما
سلام به دوستان عزیزم!
سارا جون جونیه مامانی یه هفته ای میشه یه دندون دیگه دراورده و الان 5تا دندون داره تازگیا هم وقتی اسباب بازی میخواد و من بش توجه نمیکنم گریه میکنهتا بش میگم چی میخوای میره تو اتاقش تا دنبالش بیامو هرچی میخوادو بش بدم موهای همه عروسکاشو خراب کرده وایییییییییی نمیدونم از دست فضولیاش چیکار کنم .
امروز داشتیم نهار میخوردیم یهو از سر سفره قاشق بدست بلند شدیو رفتی عروسکتو برداشتیو بش غذا دادی الهی باز صدام از خودت درمیاری مثلا داره عروسکت غذا میخوره.در کل با اشاره همه منظورتو میرسونیو میفهمم چی میخوای.
عزیزم امشب اومدم بت بگم مثه امشب تو 3روز بیشتر نداشتی کم کم داریم به تولدت نزدیک میشیمویه سال میگذره که اومدیو چراغ خونمونو روشنتر کردی خیلی خیلی دوست دارمو همیشه از خدا میخوام تورو برام حفظ کنهسارا جون چون تولدت میوفته تو محرم منو بابایی تصمیم داریم شله زرد درست کنیمو بین دسته ها پخش کنیم وبابایی سربندهم خریده تا به بچه کوچولو ها بده.راستی باباجونم برات لباس سیاه خریده امشب تنت کردم ووووووووووای که بت میومد چه قد پاک و معصومی جون مامان.از همه دوستانی که بهمون سرمیزنن التماس دعا دارم.هرچند تا روز تولدت 8روز دیگست ولی بازم